مراحل طراحی و ساخت بی ام و
مراحل طراحی و ساخت بی ام و
شاید هنگامی که شرکت BMW که به منظور تولید موتور جت های جنگنده نیروی هوایی آلمان شکل گرفت، مؤسسان شرکت فکر نمی کردند لوگوی آن که انتزاعی از تصویر روبه روی یک موتور جت با ملخ های گردان است، روزی تبدیل به نماد خودروهای لوکس و اسپورت دنیا شود. به راستی چرا این برند به جایگاه کنونی خود رسید؟ چرا محصولات آن، مفهوم تیز و فرز بودن را همراه با نوعی وقار و تشخیص به همراه دارند. با توجه به رقبای ریز و درشت شرقی و آمریکایی که همواره مترصد خارج کردن این رقیب قدرت مند در دنیای تجارت خودرو هستند، این امر اتفاقی نیست و ناشی از یک سری فعالیت های پیچیده و مستمر در خلق مدل های جدید است.
تمامی تفکرات برای آینده این برند در مراکز تحقیقاتی BMW شکل می گیرد که همواره با پرده ضخیم حفاظتی به منظور محرمانه بودن نوع تفکر BMW در مورد محصولات جدید، از آن حفاظت می شود.
با نگاهی به سوابق طراحان BMW، به نام هایی بزرگ نظیر: دیوید راب، آدریانا ون هویدونک، گرت ولکر هاید براند، اولاف ویدهاس و لان کامرون و نیز رهبر جادوگران طراحی، کریستوفر بنگل معروف به طراح رادیکال BMW برخورد خواهید کرد.
هایدبراند از شرکت مینی، کامرون خالق رولزرویس های افسانه ای، راب خالق BMWهای فرمول ۱ و رالی، ویدهاس طراح چیره دست تیونینگ های BMW در سری های (M)، اعضای این مافیای هنرمند به پدرخواندگی بنگل هستند که در جنگ بی رحمانه خودروسازان، از برند BMW حمایت می کنند.
شاید برای اکثر ما باور کردنی نبود که با خبر شدیم نادر فقیه زاده، هم وطن ایرانی ساکن مونیخ نیز یکی از نقش آفرینان این مرکز طراحی عظیم در BMW است. این مسئله با کنجکاوی یکی از دانشجویان طراحی صنعتی که در کنار مدل های مفهومی BMW، امضای شخصی به نام نادر را مشاهده کرد، افشا شد. دنیای اطلاعات و ارتباطات اینترنتی، امکانات این ارتباط را برقرار کرد و نادر فقیه زاده شناسایی شد. پیشینه او به نقل از وی عبارت است از:
– نادر فقیه زاده، متولد ۱۳۵۵ تهران
– فوق لیسانس طراحی خودرو از دانشگاه علوم کاربردی فورزهایم آلمان ۱۹۹۶
– طراح کارخانه BMW در شهر مونیخ آلمان
– شروع همکاری با مرسدس بنز ۱۹۹۶
– شروع همکاری با BMW در پروژه طراحی بدنه خودرو ۱۹۹۹٫
– همکاری با Design Works امریکا/ تحقیقات و طراحی موضوع پایان نامه درباره خودروی قابل پرواز توربینی به نام Visoonair در سال ۲۰۰۱٫
– دریافت درجه کارشناسی ارشد طراحی خودرو در سال ۲۰۰۱٫
– طراحی خودروی پیشرفته BMW، طراحی چند کانسپت بدنه و تحقیقات در مورد طراحی داخلی و بدنه خودرو در سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳
– شرکت در مسابقات طراحی بدنه خودرو با موضوع BMW سری ۳
– ارائه طرح کانسپت برای سری ۷ آینده در سال ۲۰۰۴
– طراح رسمی BMW در استودیوی طراحی خودرو در سال ۲۰۰۵
– برنده مسابقه طراحی سری ۷ آینده برای سال ۲۰۰۹
نادر فقیه زاده – طراح داخلی خودروهای BMW
ادامه این مقاله ماحصل ارائه کنفرانس تخصصی طراحی خودرو است که در تاریخ ۳۰/۵/۸۵ به دعوت از مدیریت امور طراحی محصول شرکت ساپکو و مدیریت امور آموزش، با استقبال بی نظیر جامعه طراحان صنعتی ایران، کارشناسان گروه صنعتی ایران خودرو و شرکت طراحی مهندسی و تأمین قطعات ایران خودرو (ساپکو) برگزار شده است.
فقیه زاده می گوید: BMW می خواهد بازار خودروهای کلاس Premium را در اختیار داشته باشد و طرح خودرو در این حوزه، یکی از دلایل فروش خودروهای BMW در دنیاست.
گروه BMW صاحب و مالک برندهای BMW، رولزرویس و مینی در دنیاست. همچنین یکی از بزرگان تولید موتورسیکلت در دنیاست که تشریح این بخش از فعالیت BMW در این گفتار، ممکن نیست. بنابراین BMW در سه بخش عمده: بانک ها، موتورسیکلت و خودرو متمرکز شده که در بخش خودرو، شامل زیرمجموعه های marketingو Production و Development & Buy است.
BMW صاحب شرکت Design Works در آمریکاست که مشابه شرکت های مستقل PININFARINA و ITALDESIGN به برندهای دیگر خودروسازان دنیا نیز خدمات ارائه می دهد. با نگاهی به وب سایت این شرکت، در می یابیم که BMW برای تجارت مشتریان، ایده پردازی می کند. این ایده ها ممکن است به کوچکی یک Cool Disk یا به بزرگی یک قایق تفریحی باشد.
نطفه Consept ها یا خودروهای مفهومی BMW، در همین مرکز بسته می شود که در تصرف طراحان آینده نگر است. آنها دارای قدرت تجسم آینده و رهبری دنیای فردا هستند.
تناسب وزن ها:
خودروهای سواری BMW، پیکره هایی هستند که می بایستی موتورهای ۶ سیلندر خطی را پشتیبانی کنند. بنابراین، برای پوشاندن این موتورها، به درب موتورهای کشیده و نیز اتاق و صندوق عقب مناسب نیاز است. در داخل خودرو نیز فضا به ترتیب از بالا به پایین به سه قسمت است:
۱٫ Display
۲٫ Décor
۳٫ Ergonomy
Surface:
Exterior بدنه های BMW، دارای گرافیک پرتحرک و تنش های فرمی شدید است تا خودرو، دینامیک به نظر برسد. این فرمول در تزئینات داخلی خودرو نیز رعایت شده است.
پیشینه طراحی در BMW:
در سال های دور، مهندسان BMW در واقع طراحان خودروهای این شرکت بودند. در واقع، مرزی مشخص بین طراحان خودرو و مهندسان مکانیک وجود نداشت. قطعات خودرو نیز با روش های کاملاً دست ساز، تهیه و مونتاژ می شدند. بعدها با توجه به بحث تولید انبوه و تهیه قالب های بدنه، خودروهای تولیدی از سبک و مد خاص خود برخوردار شدند.
در حالت کلی، فرایند طراحی به صورت مدل زیر در BMW حاکم است:
مرحله UNDERSTANDING:
در گذشته ای نه چندان دور، خودروهای کلاس های متفاوت BMW بسیار شبیه به هم بودند و حوزه ها، هویت نداشتند. مثلاً، تفاوت بین سری های ۳، ۵ و ۷ آنچنان چشم گیر نبود که بیننده بتواند به راحتی متوجه آن شود. در سال های اخیر که کلاس های خورو BMW گسترش پیدا کرده اند، تصمیم گرفته شد که هر کلاس، شخصیت و هویت خاص خود را داشته باشد. این مفهوم را به مثال های ساده و قابل تصور تعمیم می دهیم. در گذشته، مدل های BMW از نظر ماهیت و هویت، شبیه تکه هایی با اندازه های مختلف بودند که از یک رول ژامبون بریده شده باشد.
اما عقیده مدرن برای شخصیت سازی و هویت پردازی مدل های مختلف BMW، همانند کتابخانه ای است که کتاب هایی با اندازه های مختلف و مضمون های متفاوت را در خود دارد که هر کدام، دارای شخصیت منحصر بفرد خویش هستند. در حوزه های جدید BMW، خودروها بین مدل های Z4 تا سری ۷ قرار گرفته اند.
هر قدر که Z4، دینامیک، جوان، با تنش های بسیار زیاد در بدنه و در قالب یک روداستر اسپورت دو نفره طراحی شده، سری ۷ به مجموعه ای هنری، پرابهت و ایستا شبیه است. در این میان، گروه X از نظر تجملی نزدیک به سری ۷ بوده و در عین حال، خودرویی SUV است.
در هسته مرکزی طراحی شرکت BMW، حدود ۲۰ طراح اصلی وجود دارد که تیم های دیگری به نام های طراحان اتصالات و جزئیات و طراحان ارگونومیست، بسته های طراحی را حمایت می کنند. هر چه از سری ۱ (قیمت های پایین تر و قابل دسترسی تر برای جوانان) که دارای بدنه های مدرن دینامیک است، به سوی سری های بالاتر (۳ و ۵) پیش برویم، بدنه ها هنری تر و کلاسیک و روی خط افقی قرار می گیرند. در این مدل ها، درب صندوق روی این خط مفروض قرار گرفته و بر حجم صندوق عقب تأکید می کند. در فضای داخلی خودروهای BMW، تکنولوژی های بسیار زیادی با هم تعامل دارند. بنابراین، BMW تصمیم گرفت کارکرد و کنترل این ادوات پیشرفته در داخل کابین را ساده و ساده تر کند. به همین علت، از مفهوم Content Over Dogma بهره برداری کرد و سعی کرد کنترل ها را ترکیب و هوشمندسازی کند تا استفاده گر بتواند با کمترین حرکت فیزیکی دست و تنه، به طور همزمان چندین سیستم را تحت کنترل داشته باشد که کاری بسیار پیچیده است. اینکه بدن، بدون حرکت بیش از دست و چشم بتواند تمام عملکردهای خودرو را کنترل و تنظیم کند، در ابتدا بسیار متهورانه و دشوار به نظر می رسید، اما BMW این راه را شناخت و از آن درست بهره برداری کرد. بعدها، ایده های BMW در مدل های بنز و آئودی، به نحوی دیگر مورد استفاده قرار گرفت که نشانه موفقیت BMW از نظر درک آینده بود.
BMW با تفکر بازگشت به گذشته همراه با تفکرات مدرن، سعی کرد با مرور در طرح های خودرویی قدیمی و درک مفاهیم ناب طراحی آنها، این مفهوم ها را در خودروهای آینده به کار گیرد. نمونه مثال زدنی این قضیه، مدل مفهومی Mille- Miglia است که با اقتباس از مدل BMWا۳۲۸ متعلق به ۱۹۳۰ تولید شده و در مسابقات Mille- Miglia مقام اول را به دست آورد.
زبان هنری در مسائل فنی مربوط به ساخت بدنه این خودرو، به شکل زیبایی پنهان شده است. در ژاپن، روشی هنری وجود دارد که در آن، با استفاده از خم و تای کاغذ، مجسمه ها و فرم های بسیار زیبایی ساخته می شود. از این روش در شکل گیری بدنه کانسپت جدید، استفاده شده و در پلتفرم این کانسپت و داشبوردها سعی شده از همپوشانی ورق ها بر روی یکدیگر، نوعی مدل حجمی اوریگام با استفاده از ورق های فولادی به دست آید.
در بخش طراحی BMW، فلسفه Gina برای نخستین بار به رخ بخش های طراحی محصول کشیده شد. در این فلسفه یک بالرین که لباس سراسری از استرج بر تن دارد، بدون تماس بدن با پارچه حرکات مورد نظر خود را تنها از طریق ایجاد پیچ و خم در خود پارچه، نشان می دهد.
پارادایم قدیم BMW، شامل مفهوم های: محسوس بودن، قیمت ارزان و کیفیت بالاست. در Gina، این مفهوم با قوت تمام باقی مانده اما مفاهیم احساسات جدید، هنر طراحی، کارکرد جدید و چند منظوره نیز به آن اضافه می شود.
تفاوت فلسفه قبلی BMW با فلسفه مدرن کنونی، همانند تفاوت کتابخانه ای کلاسیک با قفسه های افقی و یکنواخت و کتابخانه ای مدرن با انحناهای تابع مد و طراحی جدید است. یعنی همان کارکرد نگهداری و تقسیم بندی کتاب ها حقظ شده، اما همانند پیکره ای مدرن، فضای پیرامون خود را مفهوم بخشیده است.
در گذشته، طراحی BMW بر اساس فلسفه Gina، فقط در کانسپت ها و مدل های مفهومی آینده نگر عرضه شده به نمایشگاه های خودرو نمود داشت، اما امروزه از این فلسفه در مدل های سری های مختلفی که به تولید انبوه می رسند، استفاده می شود.
در مدل های جدید BWM، وقی درب موتور را بالا می زنید، قسمت های گرم موتور از قسمت های سرد که باید برای سرویس هایی همچون تعویض روغن، آب، روغن هیدرولیک فرمان، باطری ها، استفاده شوند، به وسیله میله هایی که با پارچه پوشانده شده اند و در صورت نیاز، توسط زیپ هایی باز می شوند، جدا شده است.
از این ایده، در معماری ورزشگاه المپیک مونیخ که سقف هایش با موادی مشابه خمیرهای پارچه ای پوشیده شده است، استفاده شد. عملکرد و ظاهر این پوشش، بسیار جالب و در عین حال زیباست و از آن مهم تر، فرم و کاربرد آن طرح کاملاً با یکدیگر مطابقت دارد.
در مرحله understanding، حدود ۲۰ طراح ایده های خود را به نمایش می گذارند. در واقع، رقابت طراحان در این مرحله، بیشتر مشابه جنگ گلادیاتورهاست. فقط طرح چند طراح به مرحله بعدی راه پیدا می کند. رؤسای بخش های طراحی، سرنوشت طرح ها و ایده های طراحان را مشخص می سازند. در این مرحله، یک طراح از تیم طراحی BMW به اوج می رسد و بقیه به دنبال پروژه های جدیدی می روند تا دوباره خود را در آن شکوفا سازند.
مرحله Believing:
در مرحله بعدی، تعدادی از طرح های منتخب به فاز tape drawingا، tape rendering، به ابعاد یک به یک تبدیل می شوند و مطالعه های زیبایی شناسی آنها براساس همین نقشه ها انجام می شود.
در این مرحله، طراحان سعی می کنند ایده های خود را به وسیله این tapeها بسازند. هم زمان با آنها، طراحان ارگونومی نیز ابعاد را با Package های ارگونومی، هماهنگ می کنند. سپس، طراحان رایانه ای استایل (CAS) با استفاده از نرم افزارهای تخصصی Rhino و Alias، ایده ها را به مدل های دیجیتالی تبدیل می کنند و با استفاده از قابلیت های بی شمار این نرم افزارها، سطوح دارای مواد خاص را تعریف می کنند. در این مرحله، طراحان رایانه ای، رابطه ای تنگاتنگ با طراحان استایل دارند که اتودها و ایده هایشان در نماهای مختلف توسط تکنیک های مختلف نظیر Aqua Marker (ماژیک های طراحی) بر روی کاغذ انجام شده است. این طرح ها در استودیوهای مجازی، به مدل های بسیار واقعی کامپیوتری تبدیل می شوند. خودروهای مجازی، در این مرحله آخرین تغییرات و بهبودها را می پذیرند تا فرم های خاص و ایده ها نمودهای ویژه خود را پیدا کنند.
پس از تثبیت طرح در CAS، دوباره tape drawing انجام شده و مدل هایی با خمیرگلی ساخته می شود. در این مرحله، مدل سازان گلی همانند پدیدآوری پیکره ای زیبا، نهایت دقت و ظرافت را در ایجاد فرم خاص خودرو به کار می گیرند. تا انحناها، فرورفتگی و برآمدگی های مورد نظر طراح، نمود واقعی پیدا کند. در اینجا، ارتباطی تنگاتنگ بین مدل سازان و طراحان برقرار شده و تا ساعت های متمادی، همکاری نزدیکی در زمینه، مدل ها صورت می پذیرد.
جالب اینجاست که مرکز طراحی BMW، بر این باور است که در این روند، هیچ دستگاه یا نرم افزاری نمی تواند جایگزین کار دست شده و حس هنرمندانه طراح را به واقعیت تبدیل کند. به همین علت، هنوز بر انجام این روش تکیه می شود.
همزمان، مدل ها دوباره با بسته های ارگونومی، آیرودینامیک، مکانیکی مورد ارزیابی های پی در پی قرار می گیرند. این مرحله، بسیار ظریف و حساس است، زیرا ایده های مناسب طراحان نباید به خاطر تکنیک از بین برود. به بیانی دیگر، در این مرحله، مهندسان و طراحان در تعاملی سخت با یکدیگر، رو در رو شده تا محصول نهایی، بی نقص و بی رقیب باشد.
به طور متوسط، مرحله کلی مدلینگ تا ۲ ماه (شبانه روزی) طراحان را پای مدل ها نگاه می دارد تا ایده ها جان بگیرند و قابل لمس شوند. زمانی که فیلم های رنگی دارای قابلیت پوشش سطح مدل، بر روی کار کشیده می شوند، چهره واقعی طرح نمایان شده و به اصطلاح High light می شوند.
تمام سطوح کرومیک، دیتیل ها با کوچک ترین جزئیات، آدم ها و گرافیک، بعد از پوشش دهی جانمایی می شوند تا وزن و تنش مورد نظر طراح در مدل ایجاد شود. رؤسای طراحی، استراتژی کلی شرکت را می بینند و به همین خاطر نظرات و ایده های ویژه ای دارند که خلاقیت و زبردستی طراح این نظرات را پشتیبانی می کند، البته بدون اینکه کوچک ترین خللی به ایده خود طراح وارد شود.
از این مدل ها در فضاهای مختلف، ارزیابی های بسیار دقیقی توسط مدیران طراحی BMW انجام می شود، مثلاً در نور طبیعی روز، فضای آزاد و آفتابی، فضاهای ابری و بارانی یا مه و برف. تمام این مدل ها، در هر شرایطی مورد ارزیابی هایی موشکافانه قرار می گیرند.
در طراحی فضای داخلی نیز همین روند انجام می شود با این تفاوت که محدودیت های طراح به دلیل تکنولوژی های بسیار متعددی که بر این فضاها حکم فرماست، بیشتر است. لذا کار در فضای داخلی برای طراح، به مراتب سخت تر است. ایمنی، راحتی، موارد تکنولوژیکی، محدودیت ها و مرزهایی هستند که طراح باید بتواند با خلاقیت و مانورهای بی نظیر، بدون وارد کردن کوچک ترین خدشه ای به اصول تعریف شده، ایده خود را ارائه دهد.
این ظرافت ها باعث شده اند که طراحان واقعی خودرو در دنیا، انگشت شمار باشند و شرکت ها همانند سرمایه ای بزرگ و غیرقابل جایگزین، از آنها حمایت های ویژه ای کنند. تمامی مراحل طراحی با ضریب امنیتی بالا و در محیط هایی بسیار حفاظت شده انجام می شود تا طرح های نو، توسط رقبا کپی برداری نشود. چه بسا جاسوسان صنعتی و خبرنگاران جنجالی نشریات خودرو که همواره مترصد شکار سوژه ای ناب هستند، زیان های جبران ناپذیری به مؤسسات تولیدی وارد آورده اند.
در سفر تیم اصلی طراحی که حدوداً ۶ نفر هستند، همراهان بسیار زیادی هم سفر هستند. مثلاً، کارشناسان مواد، به دلیل شناخت دقیق رنگ ها و تکنولوژی های مختلف برای فضای داخلی و خارجی خودرو، پیشنهادهای جالبی به طراحان می کنند. آنها نظریات خاص طراح را با کلکسیون های بزرگی که در اختیار دارند، از نظر رنگ، رویه، بافت، دوخت و اتصالات خاص، تأمین می کنند. این انتخاب ها باید از نظر اقتصادی، عمر مفید و کیفیت، به طور دقیق بررسی شوند. حتی بوهای متصاعد شده از مواد نیز مورد مطالعه های کارشناسانه خاص قرار می گیرد تا در نهایت، یک خودرو BMW تجربه و احساس خاص بی نظیری را برای مالکانش به ارمغان آورد.
البته تیمی متشکل از بچه ها، خانم ها و آقایان در اندازه ها و نژادهای مختلف، برای مطالعات ارگونومیک در خدمات تحلیل گران ارگونومی واحد طراحی BMW هستند. آنها ارزیابی فرم ها و فضاها را با استفاده از ابعاد و خاصیت های فیزیکی متفاوت خود، برای کارشناسان تسهیل می کنند.
ارگونومیست های BMW، بدن های مختلف انسانی را با جنس ها و نژادهای مختلف، اسکن سه بعدی کرده اند. این داده ها، کاربردی بی نظیر و امکاناتی ویژه را در اختیار طراحان CAS در واقعیت مجازی (Virtual Reality) قرارمی دهد تا آناتومی بدن انسان ها را براساس عملکردهای مختلف خودرو، مورد بررسی های خاص قرار داده و موارد عدم تطابق بسته های ارگونومی را به منظور انجام تغییرات، به طراح اعلام کنند. مثلاً، در مدل های واقعیت مجازی، آزمایش های واقعی سوار و پیاده شدن دامی ها (عروسک های ارگونومیک) که ابعاد بدنشان با داده های بانک اطلاعاتی تطابق دارد، واقعاً در محیط های Alias انجام می شود.
ارگونومی دستگیره ها، برای استفاده اطفال و کهن سالان، ارگونومی دید تمام اینسترومترها با فرکانس های مختلف نور نمایشگرهای داخل کابین، ارزیابی می شود تا راحت ترین آنها انتخاب شود، بدون اینکه تأثیری منفی در تمرکز و دقت راننده ایجاد کند.
تیم های متخصص آیرودینامیک نیز از دیگر همراهان تیم طراحی BMW هستند. آنها، مدل ها را در کانال های آیرودینامیک مورد ارزیابی های مختلف قرار می دهند (پیچش و تنش های جریان هوا با خودرو توسط مه های ویژه قابل تشخیص). همچنین در این کانال ها با ایجاد بارندگی های مصنوعی همراه با گل و لای، مسیرهای مواج ایجاد شده روی بدنه، کاملاً بررسی می شوند تا خودرو در شرایط متفاوت آب و هوایی، بی عیب و نقص عمل کند.
مدل های کلی تمامی سری های BMW، در آرشیو و انبارهایی ویژه نگهداری می شوند تا در صورت تغییر در یک مدل، همان تغییر در همان مدل ها ایجاد شود.
در انتهای مرحله Believing هیجان طراحان به بیشترین حد خود می رسد، زیرا اینجاست که طرح نهایی برای تولید انبوه انتخاب می شود. این مرحله، در واقع مرحله تولد یک مدل از BMW برای ورود به بازار است.
مرحله SEEING:
دراین مرحله طرح و مدل مورد نظر، پس از انتخاب نهایی، وارد فاز CAM و CAD می شود. در این مرحله مهندسان زبده مکانیک با استفاده از ایستگاه های ویژه و مجهز Catia تمامی اجزا و قطعات را به صورت Detail طراحی می کنند تا جزئیات به صورت واقعی طراحی شده و ابزار و قالب های نهایی برای تولید انبوه مبتنی بر طراحی مصوب، ساخته شود.
اکنون می توان آنچه را که برای هر مدل جدید BMW اتفاق می افتد تا در خیابان ها خودنمایی کرده و در اذهان عمومی باقی بماند، تجسم کنیم. ما همسفر طراحان BMW بودیم؛ آنهایی که توانستند بین تکنولوژی، اقتصاد و ایده های خود، پلی هنرمندانه بسازند و محصولات بی نظیری را به مشتریان گوناگون خویش ارائه دهند و رضایت آنها و منافع اقتصادی شرکت و سرمایه گذاران را تأمین کنند.
این سناریو، کم و بیش برای محصولاتی موفق نظیر: خودرو، لوازم خانگی، لوازم صوتی و تصویری و… در اطراف ما اتفاق افتاده و از این طریق، برندهای چندملیتی به طور روزافزون بر ابهت و اشتهار خود افزوده اند. جادوگران طراحی صنعتی، در پس فرم ها و رنگ های زیبای خود پنهان شده اند، اما امروز دیگر برای ما غریبه نیستند.
خلاصه ای از فعالیت های BMW:
۱۹۱۷: پذیرفتن نام BMW و شکل گرفتن آرم آبی و سفید که برگرفته از ملخک موتور هواپیما و پوشش حاله ای زرد رنگ که نشانه Bavarian بود شکل گرفت که بعدها آن حاله برداشته شد و BMW به خودروی ملی آلمان تبدیل شد.
۱۹۱۹: در این سال BMW با تولید ۶ موتور ۶ سیلندر به یک رکورد جهانی دست پیدا کرد.
۱۹۲۳: اولین موتور سیکلت دو قلوی خود را با نام R32 تولید کرد.
۱۹۲۸: تولید اتومبیل را با ۷ دستگاه آغاز کرد.
۱۹۲۹: رکورد مسابقات جهانی سرعت را با موتور سیکلت R37 با سرعت ۱۳۴ مایل شکست.
۱۹۳۳: اولین خودروی ۳٫۳ خود را با یک موتور ۶ سیلندر به حجم ۲/۱ لیتر و طراحی زیبا با یک جلو پنجره میله ای استیل دو تکه ساخت.
۱۹۳۶: مدل ۳۲۸ را تولید کرد و تا سال ۱۹۴۰ موتورهای ۲ لیتری اسپرت آن را ساخت.
۱۹۳۹: BMW شروع به طراحی و ساخت موتورهای کمپرسور کرد.
۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵: ساخت موتورهای ۱۳۲ و ۸۰۱ برای هواپیمای Focke-wulf و موتور ۰۰۳ توربین دار گازی و تولید اولین هواپیمای موتور جت دنیا از موفقیت های آن بود.
۱۹۵۶:.تولید مدل های ۳۰۳ و ۵۰۷ را با اتاق های کوپه و کروک آغاز کرد.
۱۹۵۹: BMW در یک بحران مالی قرار گرفت و در کنار همین موضوع یک پیشنهاد توسط دایملر بنز صورت گرفت که سهام کوچکی در BMW داشته باشد که در نهایت با مقداری مقاومت رای موافق داده شد و این کار تا زمانی ادامه داشت که دچار بحران بود.
۱۹۶۲: به تولید خودروهای اسپرت در کلاس ۱۵۰۰ سی سی پرداخت.
۱۹۶۶: تولید خودروهای ۲ درب و ۶ سیلندر را با اتاقی بزرگ و حجم موتور ۲۵۰۰ سی سی آغاز کرد.
۱۹۶۹: موتور سیکلت های Flat-twin را در برلین ساخت.
۱۹۷۰: در این سال آقای Eberhard V.Kuenheim به مقام ریاست BMW در آمد و آن را به یک برنامه ریزی دقیق به یک مجموعه ثابت و پا برجا تبدیل کرد.
۱۹۷۲: ساختمان مرکزی جدید BMW به نام (HQ) که شبیه ۴ سیلندر کنار هم طراحی شده بود افتتاح شد.
و در همین سال به مناسبت المپیک ماراتون در مونیخ خودروی ۲۰۰۲ را با موتور الکتریکی به نمایش گذاشت و همچنین مدل جدید سری ۵ (E21) را ساخت.
۱۹۷۳: خودروی F2 را برای شرکت در مسابقات Touring اروپا ساخت.
۱۹۷۴: یکی از شاهکارهای BMW در همین سال ساخته شد. ۲۰۰۲ Turbo که مجهز به توربو شارژ بود و عنوان بهترین خودروی سال را به خود اختصاص داد.
۱۹۷۵: شروع به ساخت سری ۳ (E21) برای حضور در مسابقات را نمود.
۱۹۷۶: اولین مدل سری ۶ (E24) و موتور سیکلت R100RS را ساخت.
۱۹۷۷: اولین مدل سری ۷ (E23) را ساخت.
۱۹۷۸: آغاز طرح تولید سری های M را با M1 آغاز کرد.
۱۹۸۰: تأسیس یک شرکت طراحی در انگلستان.
۱۹۸۱: ساخت موتور سیکلت R80G/S برای حضور در مسابقات پاریس داکار.
۱۹۸۳: ساخت اولین مدل فرمول F1 و موتور M12 که توسط Nelson Piquets Brabham طراحی شد و به همین منظور به BT52 مشهور شد که بهترین توربو شارژر بر روی آن نصب شده بود و اولین موتور سیکلت های ۴ سیلندر سری K را ساخت.
۱۹۸۵: شروع به طراحی و تحقیقات بر روی خودروهای مفهومی را آغاز کرد.
۱۹۸۶: سری های ۳ را برای حضور در مسابقات آماده کرد.
۱۹۸۷: اولین گروه های خودروهای Z را با نام Z1 آغاز کرد و مدل جدید سری ۷ (۷۵۰i) را با موتور V12 را ساخت.
۱۹۹۰: سری ۸ (۸۵۰i) را ساخت که توانست رکورد سرعت ۲۸۱ کیلومتر را در کلاس خود بشکند و به یک افسانه تبدیل شد و در همین سال ساخت و طراحی موتورهای Rolls-Royce را بدست گرفت.
۱۹۹۱: اولین خودروی مفهومی الکتریکی را با نام (E1) طراحی کرد.
۱۹۹۲: یک ساختمان جدید در Spartan Burg در جنوب Carolina تأسیس کرد.
۱۹۹۳: Eberhard V.Kuenheim بعد از گذشت ۲۵ سال باز نشسته شد و آقای Bernd Pichestrieder به عنوان مدیر جدید جانشین آن شد. همچنین از مدل های جدید موتور سیکلت R1100 (Boxer) و (F650) پرده برداری شد.
۱۹۹۴: خرید کامل سهام شرکت Rover صورت گرفت و مقدمه طراحی جدید سری ۳ آغاز شد.
۱۹۹۵: مدل جدید سری ۵ (E39) روانه بازار شد.
۱۹۹۶: ساخت موتورهای خود را در کشور برزیل آغاز کرد و نسل جدید سری Z را با نام Z3 تولید کرد که به یک شهرت جهانی دست پیدا کرد و از محبوبیت خاصی برخوردار شد.
۱۹۹۸: کل سهام Rolls-Royce را خریداری کرد و در همین سال نسل جدید روور ۷۵ را تولیدکرد.
۱۹۹۹: پدیده های خود را آفرید X5، Z8 و کانسپت Z9 و مدل V12LMR را برای مسابقات لمان طراحی کرد.
۲۰۰۰: که مجموعه Mini را زیر پوشش خود در آورد. تشکیل تیم جدید F1 یا (BMW-Williams) و تولید نسل جدید سری ۳ از دیگر دستاوردهای آن بود و همچنین پروژه EXPO2000 کانسپت را آغاز کرد که به خودروی (Clean Erergy) مشهور شد.
۲۰۰۱: اولین مدل های Mini را با نام های Mini One و Mini Cooper را بیرون داد و همچنین نسل جدید سری ۷ را تولید کرد.
۲۰۰۲: نسل جدید Cooper اسپرت را با نام Coopers تولید کرد و توانست برای اولین بار در دنیا تکنولوژی هیبریدی را اختراع کند. و این یک موفقیت عظیم در صنعت برای BMW به شمار می آمد.
۲۰۰۳: نسل جدید Rolls-Royec را با نام فانتوم (Phantom) تولید کرد که به یک شاهکار در سال ۲۰۰۳ تبدیل شد.
۲۰۰۴: نسل جدید Mini کروک، سری ۱، سری ۶، Z4 و X3 را که هر ۳ جدید و اولین نسل در سری های خود بودند را تولید کرد و همگی ویژگی خودروهای اسپرت را داشتند.
۲۰۰۵: یک تحول کامل را در طراحی نسل های خود در سری های ۳ و ۵ و ۷ ایجاد کرد و BMW را با تمامی خودروهای دنیا متفاوت ساخت.
۲۰۰۶: گروه BMW حدود ۱۷ میلیون پوند را برای ساخت آکادمی خود در کشور انگلستان هزینه نمود و همچنین تولیدات کارخانه خود را از مرز ۱ میلیون دستگاه گذراند.
۲۰۰۷: مدل جدید کانسپت CS که جزو عجایب شناخته شد.
۲۰۰۸: نسل جدید سری ۶ و X5 که در راه است. BMW خودروی ملی کشور آلمان است.
منبع: http://www.sanatekhodro.com/Template3/News.aspx?NID=831